باید کوچ کنم از این جا
خانه ای تازه بسازم
و خب باید دوباره بنویسم
نه مثل این روزها ...
مثل همان روزهایی که قلم از دستم خسته می شد !
اما خب وقتی آدم زیاد می نویسد یعنی دارد همه ی خودش را هی جار می زند روی کاغذ و همه ی خودش چیزی نیست که هر رهگذری بیاید ناخنکی بزند و برود !
اما
راستش دیدم بی انصافی ست اگر همیشه بودن هاتان را جا بگذارم و بروم
اگر همیشه بوده اید ٬ اگر هنوز هم هستید کافی ست بخواهید که بیایید
چمدانم پر از جای شماست ...
+ برای همه ی عزیزان این خانه ام ... برای همه ی این سال ها ... برای این همه عشق و امید که هدیه دادید ... برای همه ی این همه ...
دوست دارمتان
حلال کنید :)
و عشق ...
- کِلکـــــ شید